شهادت در حکومت علوی یک فرهنگ است/ گفتوگو با استاد حوزه علمیه
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۱۷۴۳۹
یک استاد حوزه گفت: راه حضرت علی(ع) راه شهادت و زندگی ایشان عشق به شهادت و نشاط حیات او گره خورده به شهادت است. در واقع شهادتطلبی نزد حضرت علی(ع) فقط یک نظریه و یا یک فرضیه نیست بلکه شهادت در حکومت علوی یک فرهنگ است. فرهنگ دل کندن از دنیایی فانی و پرواز به سرایی باقی.
حجتالاسلام مهدی یعقوبی گیلانی - مدیر موسسه منبر آسمانی- در مورد مقام شهادت از نگاه علوی اظهار کرد: روزهای آخر بود که حضرت علی(ع) بالای منبر کوفه در حال سخن بود که یکی از اصحابش تفسیر آیهای را خواست که حضرت سالها منتظر تفسیر و تأویلش بود، بعد از تفسیر آیه، صدای گریه و ناله بود که در مسجد کوفه بلند شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: حتما این آیه را همه علی دوستان بارها شنیدهاند «رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ ینْتَظِر»، [در میان مؤمنان] مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند، صادقانه ایستادهاند. بعضی پیمان خود را به آخر بردند [و شهید شدند] و بعضی دیگر در انتظارند.»
وی یادآور شد: آن شخص پرسید آقاجان این آیه درباره چه کسانی نازل شده است؟، حضرت فرمود: «این آیه در باره من و حمزه و پسر عمویم عُبیده نازل شد؛ اما عبیده پس پیمان خود را با شهادت در جنگ بدر به آخر رساند و حمزه پیمان خود را در روز [جنگ] احد با شهادت به آخر رساند و اما من منتظر و چشم به راه شهادتم تا بدبختترین فرد این محاسنم را از خون پیشانیم خضاب کند و با دستش به ریش و سر خویش اشاره کرد و فرمود : آری این عهدی است که حبیبم رسول خدا با من بسته است.
عشق حضرت امیرالمومنین(ع) به شهادت
این استاد حوزه یادآور شد: عشق حضرت علی(ع) به شهادت اینگونه نیست که دیگران را تشویق و ترغیب به شهادت کند و خود از آن فراری و گریزان باشد. آن حضرت سراپا عشق به شهادت و پیوستن به لقاءالله بود و عمری در آرزوی شهادت زندگی کرد.
حجتالاسلام یعقوبی گیلانی خاطرنشان کرد: استاد شهید مطهری در این باره میگوید: «یکی از خصوصیاتی که در تاریخ صدر اسلام مشهود است، روحیه خاصی است که در بسیاری از مسلمین صدر اول دیده میشود. من نمیدانم نام این روحیه را چه بگذارم؟ فکر میکنم رساترین تعبیر «نشاط شهادت» است. در رأس همه این افراد، حضرت علی قرار دارد... علی به امید شهادت زنده بود. اگر این امید را از او میگرفتند، خیری در زندگی نمیدید، زندگی برایش بیمعنی و بیمفهوم بود ...»
وی افزود: حضرت علی(ع) این نشاط و عشق را با زبانها و بیانهای مختلفی مطرح کرده است. ابوالفرج اصفهانی از محمدبنالحسین نقل کرده است که اشعث بنقیس در جنگ صفین بر علی وارد شد و بعد از رد و بدل شدن سخنانی، بر علی درشتی کرد و گفت که باید دست از جنگ با معاویه بردارد زیرا آنها قرآن به نیزه کردهاند و تا آنجا پیش رفت که حضرت را به ترور و قتل تهدید کرد. حضرت برآشفت و فرمود «أَ بِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنِی أَوْ تُهَدِّدُنِی فَوَ اللَّهِ مَا أُبَالِی وَقَعْتُ عَلَی الْمَوْتِ أَوْ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَی. آیا با مرگ مرا میترسانی و تهدید میکنی؟ پس به خدا قسم! باکی ندارم که من بر مرگ وارد شوم یا مرگ بر من وارد شود.»
علاقه به مرگ بیش از علاقه طفل به مادر
حجتالاسلام یعقوبی گیلانی اظهار کرد: پس از وفات پیامبر اکرم(ص) و ماجرای سقیفه، ابوسفیان پیشنهاد داد که با امام بیعت کنند. حضرت فرمود: در شرایطی قرار دارم که اگر سخن بگویم، میگویند: بر حکومت حریص است و اگر خاموش باشم، میگویند: از مرگ ترسیده! هرگز! من و ترس از مرگ، پس از آن همه جنگ و حوادث ناگوار! «وَ اللَّهِ لَاِبْنُ أَبِی طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْی أُمِّهِ؛ سوگند به خدا! اُنس و علاقه فرزند ابی طالب به مرگ [در راه خدا] از علاقه طفل به پستان مادر بیشتر است».
وی بیان کرد: آن حضرت در روایتی میفرماید «وَ إِنِّی إِلَی لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَ حُسْنِ ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ
و همانا من برای ملاقات پروردگار مشتاق، و به پاداش نیک او منتظر و امیدوارم. » و گاه میفرمود: «وَ إِنَّ أَحَبَّ مَا أَنَا لاقٍ إِلَی الْمَوْتُ؛ دوست داشتنیترین چیزی که آرزو میکنم، مرگ است.»
زندگی به عشق شهادت
وی اظهار کرد: امیرالمومنین(ع) در نامه به عبدالله بن عباس پس از شهادت محمد بن ابی بکر در مصر در سال ۳۸ هجری نوشت «فَوَ اللَّهِ لَوْ لَا طَمَعِی عِنْدَ لِقَائِی عَدُوِّی فِی الشَّهَادَةِ وَ تَوْطِینِی نَفْسِی عَلَی الْمَنِیةِ لَأَحْبَبْتُ اَ ّلَا أَلْقَی مَعَ هَؤُلَاءِ یوْماً وَاحِداً وَ لَا أَلْتَقِی بِهِمْ أَبَداً؛ / به خدا سوگند! اگر در پیکار با دشمن، آرزوی من شهادت نبود و خود را برای مرگ آماده نکرده بودم، دوست میداشتم حتی یک روز با این مردم نباشم و هرگز آنان را دیدار نکنم.»
حجتالاسلام یعقوبی گیلانی اظهار کرد: حضرت در آخرین ماه رمضان عمر خویش حال عجیبی داشت. لحظه به لحظه از شهادت خویش خبر میداد، اشتیاق خود را به آن ابراز میداشت و هر شب را برای افطاری در منزل یکی از فرزندان سپری میکرد.
وی ادامه داد: ابن حجر عسقلانی میگوید «آن گاه که رمضان [آخر عمر علی] فرا رسید، همان رمضانی که مولا در آن کشته شد، شبی در منزل حسن و شبی در منزل حسین و شبی نزد [دخترش زینب منزل] عبدالله جعفر و... افطار میکرد و بیش از سه لقمه [غذا] میل نمیکرد و میفرمود: دوست دارم خدایم را [با شکم] گرسنه ملاقات کنم.»
وی بیان کرد: هرچه شب نوزدهم نزدیکتر میشد، عشق و اشتیاق مولا به شهادت شعلهورتر میشد. روز سیزدهم ماه مبارک رمضان در مسجد کوفه بر فراز منبر به حسنش رو کرد و فرمود «ای ابا محمد! چند روز از این ماه گذشته؟ گفت: سیزده روز ای امیرمؤمنان! آن گاه رو کرد به سوی حسین و فرمود:ای ابا عبدالله! چند روز از ماه رمضانی که مردم در آن قرار دارند، باقی مانده است؟ پس حسین گفت: هفده روز ای امیرمؤمنان! سپس دستی به محاسنش کشید، در حالی که در آن روز سفید شده بود. آن گاه فرمود: خدا بزرگتر است، [به زودی] محاسن را با خونش خضاب میکند، آن گاه که شقیترین آنها برانگیخته شود.»
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند
روبه صفتان زشتخو را نکشند
گر عاشق صادقی ز مردن نهراس
مردار بـود هر آنـکه او را نکشنـد
حجتالاسلام یعقوبی گیلانی ابراز کرد: راه حضرت علی(ع) راه شهادت و زندگی ایشان عشق به شهادت و نشاط حیات او گره خورده به شهادت است. در واقع شهادتطلبی نزد حضرت علی(ع) فقط یک نظریه و یا یک فرضیه نیست بلکه شهادت در حکومت علوی یک فرهنگ است. فرهنگ دل کندن از دنیایی فانی و پرواز به سرایی باقی. این فرهنگ شهادت است که همیشه خون تازهای در رگهای جامعه ایجاد میکند و ریشه فرهنگ شهادت نیست مگر مقاومت در مقابل دشمن و نه وادادگی و تسلیم شدن در برابر خونخواران جهان و معاویه صفتان پست.
اعتراف دشمنان به شهادت طلبی شیعه
این استاد حوزه بیان کرد: ارزش شهادت و شهادتطلبی امری است که حتّی دشمنان ما نیز بدان اعتراف دارند. پرفسور بیل آمریکایی در کویت گف: «یکی از عوامل ادامه انقلاب اسلامی در ایران، شهادت طلبی است. »
وی با بیان اینکه ما باید همه دست به دست هم داده و این فرهنگ را در جامعه نشر بدهیم، گفت: حتما میپرسید چگونه این فرهنگ را نشر دهیم. در جواب باید گفت راههای فراوانی است اما دو راه ساده و زودبازده میباشد.
راههای نشر فرهنگ شهادت طلبی
وی تأکید کرد: اول اینکه در جامعه و اقشار مختلف، این نکته حقیقی را نشر دهیم تا از تلقین تبدیل به یقین شود که اگر شهید نشویم، میمیریم. به همین خاطر حضرت امیرالمومنین(ع) میفرماید «بهترین مرگ شهادت است».
حجتالاسلام یعقوبی گیلانی اظهار کرد: در قرآن کریم آمده است «إِنَّ الْمَوْتَ طَالِبٌ حَثِیثٌ لَا یفُوتُهُ الْمُقِیمُ وَ لَا یعْجِزُهُ الْهَارِبُ إِنَّ أَکْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ / همانا مرگ به سرعت در جستجو [ی شما] ست. آنها که نیروی مقاومت دارند و آنها که فرار میکنند، هیچ کدام را از چنگال مرگ رهایی نیست. به راستی گرامیترین مرگها کشته شدن [در راه خدا] ست.»
وی در پایان گفت: راه دوم زنده نگه داشتن یاد شهداء، با برگزاری یادوارههای شهدا در محلات، مساجد، مدارس، ادارات و ... است.
خبرنگار لیلا امیدی
منبع: خبرگزاری ایسنامنبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سیره اهل بیت ع فرهنگ شهادت استاد حوزه شهادت طلبی حضرت علی ع ال م و ت آن گاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۱۷۴۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
معلمانِ نیک به خدا نزدیک ترند/ جایگاه معلم و تعلیم و تربیت از منظر امام رضا(ع)
دوازدهم اردیبهشت سالروز شهادت استاد شهید مطهری، به عنوان روز معلم نامیده شده است. شاید بتوان گفت در بین همه ادیان آسمانی و مکتبهای موجود در دنیا، بیشترین سفارش و توصیه به علمآموزی و تکریم و تجلیل از حق معلم و استاد، در دین مبین اسلام بوده است.
بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها» خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلمان بشریت هستند. مقام معلم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً».
40 چهارشنبه را میهمان کلمات گهربار و حیاتبخش حضرت علی بن موسیالرضا(ع) هستیم و همراه خوانندگان، شرح یک حدیث رضوی را در گفتوگو با اساتید حوزه و دانشگاه بررسی خواهیم کرد. شرح حدیث این هفته را در محضر استاد حوزه و دانشگاه، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد باقر ربانی هستیم تا از جام معرفت کلمات رضوی، جان تشنه خویش را سیراب کنیم.
با عرض تبریک روز معّم خدمت شما استاد گرامی، صفحات رواق را منور به روایتی از حضرت رضا(ع) درباره علم آموزی و اهمیت کار معلّمی بفرمایید.
این روز بزرگ که به مناسبت شهادت استاد بزرگ حوزه و دانشگاه حضرت آیت الله شهید مطهری نامگذاری شده است، گرامی میدارم و مخصوصاً برای روح پاک آن دانشمند نمونه و دلسوز پر تلاش، از درگاه خداوند طلب رحمت و رضوان دارم و به همه اساتید کشور عزیزمان ایران، این روز بزرگ را تبریک و تهنیت عرض می کنم. همانطور که میدانید اسلام، تأکید بسیاری بر ارزش ذاتی علم و تعلیم و تعلم آن دارد تا جایی که بسیاری از آیات قرآن و روایات پیامبر و اهل بیت(ع) در این باره وارد شده است. بنابر آیه شریفه «و علّم آدم الأسماء کلّها»، خداوند متعال نخستین معلم است و پیامبران الهی که وظیفه تعلیم آیات الهی را بر عهده دارند، همه معلّمان بشریت هستند. مقام معلّم آن قدر با ارزش است که پیامبر گرامی اسلام(ص) خود را معلّم نامیده است: «إنّما بعثت معلّماً»
از امام رضا(ع) که خود ملقّب به عالم آل محمد(ص) است و معلم همه بشریت نیز روایاتی در این باب نقل شده که یکی از مهمترین آنها روایتی است که به نقل از پدران خود و آنها هم به نقل از پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل فرمودهاند که آن حضرت فرمود: «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی کُلِّ مُسْلِمٍ، فَاطْلُبُوا اَلْعِلْمَ مِنْ مَظَانِّهِ، وَ اِقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ، فَإِنَّ تَعْلِیمَهُ لِلَّهِ حَسَنَةٌ، وَ طَلَبَهُ عِبَادَةٌ، وَ اَلْمُذَاکَرَةَ فِیهِ تَسْبِیحٌ، وَ اَلْعَمَلَ بِهِ جِهَادٌ، وَ تَعْلِیمَهُ مَنْ لاَ یَعْلَمُهُ صَدَقَةٌ، وَ بَذْلَهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللَّهِ، لِأَنَّهُ مَعَالِمُ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ، وَ مَنَارُ سَبِیلِ اَلْجَنَّةِ، وَ الْمُؤْنِسُ فِی اَلْوَحْشَةِ، وَ اَلصَّاحِبُ فِی اَلْغُرْبَةِ وَ اَلْوَحْدَةِ، وَ اَلْمُحَدِّثُ فِی اَلْخَلْوَةِ، وَ اَلدَّلِیلُ عَلَی اَلسَّرَّاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ، وَ اَلسِّلاَحُ عَلَی اَلْأَعْدَاءِ، وَ اَلزَّیْنُ عِنْدَ اَلْأَخِلاَّءِ، یَرْفَعُ اَللَّهُ بِهِ أَقْوَاماً وَ یَجْعَلُهُمْ فِی اَلْخَیْرِ قَادَةً». در این روایت زیبا، امام رضا(ع) از قول پیامبر(ص) به ارزش ذاتی علم و لزوم تعلیم و تعلم و دلایل اهمیت علم نزد شارع مقدس اشاره میفرمایند. در این روایت، و به جهت مناسبتی که میخواهیم در این باره بحث کنیم، به شرح فقرهای از این روایت که درباره معلّم و ثواب تعلیم و دلایل این ثواب آمده است اشاره مختصری خواهم داشت.
امام رضا(ع) چه توصیهای درباره شخصیت معلم و اینکه استاد و مربی چه خصوصیاتی باید داشته باشد دارند؟
امام رضا(ع) در جمله «فَاطْلُبُوا الْعِلْمَ فِی مَظَانِّهِ» اشاره نمودهاند به اینکه در هر جا که مسلمان احتمال دهد علم وجود دارد، باید برای دریافت آن اقدام کند. در جمله بعدی امام اشاره به این موضوع دارند که «وَ اقْتَبِسُوهُ مِنْ أَهْلِهِ» یعنی علم را از اهل آن بگیرید» گر چه با توجه به فقره اول که گذشت، طلب علومی که معارف دینی نیستند حتی اگر نزد مشرک باشند، ضروری و واجب بوده و گمشده عاقل یا مؤمن تلقی شده اند اما علوم مربوط به دین و معارف دینی را باید از افرادی که شایستگی آن را دارند دریافت کرد و با توجه به سخن امیرالمؤمنین علی(ع) که تبعیت از اهل بیت(ع) و عدم پیشی گرفتن از ایشان را توصیه و عقب ماندن از آنها را نهی نمودند، اهل بیت(ع) کارشناسان واقعی علوم دینی بوده و مسلمانان تنها مجاز هستند علوم دین را از ایشان دریافت کنند. چنان که فرمودهاند: «بر آنها پیشی مگیرید که گمراه می شوید و از آنان پس نمانید که تباه میشوید»
امیرالمؤمنین(ع) در جای دیگر فرمودهاند: «ای کمیل! علم و معارف و اعتقادت را جز از ما نگیر تا از ما باشی». حدیث مزبور، دریافت علم از کسانی که علوم اهل بیت(ع) را نشر میدهند رد نمیکند، زیرا گرفتن علم از فقها و نشردهندگان علوم اهل بیت(ع) به نوعی گرفتن علوم از اهل بیت(ع) است.
پس معلوم شد که در علمآموزی غیر معارف دینی، باید انسان حتی اگر فقط در دست کفار و مشرکان این علم وجود دارد از آنها اخذ کند ولی در علوم دینی، کسب معارف فقط باید از طریق اهل بیت(ع) باشد. پس طلب علمی که واجب شده است بر همه مسلمانان؛ طریقی دارد که رکن اصلی این طریق معلم و استاد است. در ادامه این روایت، برخی امتیازها و نقاط مثبت تعلیم و تعلم بیان شده است.
از این امتیازها مخصوصاً در ثواب شغل معلمی برای خوانندگان رواق بگویید تا جامعه ما، ارزش معلّم را بیشتر بداند و از ایشان تکریم کند؟
حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در ادامه اشاره به این مطلب دارند که یاد دادن و آموزش علم به دیگران اگر برای خدا باشد، حسنه و نیکی است «تَعلیمه لِلهِ حَسَنَة؛ یادگیری علم برای خداوند حسنه است». در فقره بعدی حضرت میفرمایند که مذاکره علم، تسبیح خداست: «الْمُذَاکَرَةِ فِیهِ تَسْبِیحٌ.» یعنی سر کلاس نشستن و درس معلم و استاد را گوش دادن، همتراز تسبیح خداوند متعال است. در روایات داریم که یک ساعت در طلب علم بودن بهتر از احیای یک شب و یک روز در طلب علم بودن بهتر از سی ماه روزه است. سپس حضرت به یک امتیاز دیگر معلّمان اشاره دارند و می فرمایند، آموزش علم به دیگران، صدقه است: «تَعْلِیمُهُ مِنْ لَا یَعْلَمُهُ صَدَقَهَ» از دیدگاه امام رضا(ع) آموزش علم به افرادی که نمیدانند، نوعی صدقه است چرا که صدقه، به کمک مالی محدود نمیشود، بلکه شامل هر کار خوبی میشود، چنان که در روایت دیگری فرمودهاند: «کل معروف صدقة».
امتیاز مهم دیگری که حضرت به آن اشاره میفرمایند، این است که معلم اگر علم خود را به اهل آن یاد بدهد و آنها را تربیت کند، موجب قرب و نزدیکی او به خداوند میشود و میتوان گفت معلمانِ نیک، به خدا نزدیکترند. جمله «بَذلُهُ لِأَهْلِهِ قُرْبَةٌ إِلَی اللهِ» دلالت بر این مطلب دارد.
بنا بر آنچه گفته شد، مقام معلم بسیار بالا و والا است و همان طور که مرحوم امام خمینی(ره) فرمودند: «معلمی شغل انبیاست». یعنی اگر بخواهیم کسی و شغلی را همتراز شغل انبیاء معرفی کنیم، شغل شریف «معلمی» است.
با توجه به این حدیث شریف، خطاب به جامعه و مسئولان و نیز معلمان عزیز چیست؟
گرچه فرصت و مجال بسیار کوتاه بود تا این حدیث زیبا و پر معنا را شرح دهیم، لیکن خلاصه و پیام آن را میتوان برای معلمان عزیز این دانست که قدر این شغل مهم را بدانند و آن را با هیچ بهای مادی تعویض ننمایند و اخلاص و تقرب الهی را هدف خود در این شغل مهم قرار دهند. پیام دوم خطاب به مسئولان و جامعه است، همان گونه که احترام و تجلیل از انبیای الهی لازم است، باید جانشینان آنان در تعلیم و ارشاد دیگران به معرفت و بینش را تکریم و تعظیم کنند و به گونهای شود که شغل معلمی در جامعه از احترام و ارزشی فوقالعاده برخوردار شود.
منبع: روزنامه قدس مریم احمدی شیروان